روزی بروی لباس های خاکی مینوشتند یا فاطمة الزهرا
 روز ها گذشت و گذشت
 لباس ها سفید شد
 ولی خاکی تر... از تربت استخوان های شما
 و کوچکتر...
 و باز بروی آنها مینویسند یا فاطمة الزهرا

 و زیباتر آنکه استخوان ها یکدیگر را در آغوش گرفته اند
 برخی هم شکسته اند...
 بگمانم استخوان های پهلو شکستنی تر است
 اینجاست که رسم استخوان ها به یاد می آید

 شکستن... سوختن...